آنچ گویی وانچ دانی آن تویی…. خویش را بشناس صد چندان تویی
زندگی عطار
عطار در روستای كدكن يا شادياخ نیشابور در سال ۵۴۰ هجری قمری برابر با ۱۱۴۶ میلادی زاده شد. بعد ازمرگ پدر، فريدالدين كار او را که عطاری بود ادامه داد و چون حکیمان قدیم داروفروشی و پزشکی، هر دو پیشه را برای گذران زندگی گزیده بود. تا روزي که در دكان خود مشغول به معامله بود كه درويشي به آنجا رسيد و چند بار با گفتن جمله چيزي براي خدا بدهيد از عطار كمك خواست ولي او به درويش چيزي نداد. درويش به او گفت: اي خواجه تو چگونه مي خواهي از دنيا بروي؟ عطار گفت: همانگونه كه تو از دنيا ميروي. درويش گفت: تو مانند من ميتواني بميري؟ عطار گفت: بله، درويش كاسه چوبي خود را زير سر نهاد و با گفتن كلمه الله از دنيا رفت. عطار چون اين را ديد شديداً متغير شد و از دكان خارج شد و راه زندگي خود را براي هميشه تغيير داد. این یکی از داستانهایی است که در مورد چرایی دگرگونی حال عطار و روی آوردن او به عرفان روایت شده است.
عطار سپس قسمتي از عمر خود را به رسم سالكان طريقت در سفر، از مكه تا فرارود گذراند و به روایتی به مصر و شام هم سفر کرد و سپس به نیشابور بازگشت. دوران پیری را در همان شهر گذراند و سرانجام در سال ۶۲۷ هجری قمری، بنابر روایت شیخ بهاءالدین در کتاب کشکول توسط يك سرباز مغول هنگام تصرف نیشابور کشته شد.
آرامگاه عطار
آرامگاه این شاعر نامی در نزديكي شهر نيشابور قرار دارد، نخستین بار بنای ویران شدهی اولیه که تنها سنگ قبری از آن باقی مانده بود، در دوره تیموریان و به فرمان امير عليشير نوايي وزير سلطان حسين بايقرا و بار دیگر دوران محمد رضا شاه پهلوی مرمت و تعمير شد.
این سازه به شکل هشت ضلعی با گنبد پیازی دو پوسته،کاشیکاری شده با نقش گل و بوته و نقوش هندسی کوفی بنایی و به رنگ لاجورد، زرد، سبز و سفید است. ساختمان دارای ۴ ورودی است که وردی اصلی در شمال قرار دارد. داخل بنا چهار شاهنشین با کاشیکاری معرق و تاقهای خمیده با پوشش گچین آذین شده است و در میانه بنا سنگ قبری با اشعاری به خط ثلث قرار دارد.
زیباییِ خیره کننده این سازه آنگونه بود که بعدها هوشنگ سیحون، آرامگاه کمالالملک را در هماهنگی با آن طراحی کرد.
ویژگی سخن عطار
شعر عطار ساده و بیپیرایه است، روان و با استادی تمام سخن گفته است و دیگر ویژگی مهم سخنسرایی او یاری جستن از داستان و حکایت برای بازگو کردن درونمایهای عرفانی است و همین امر سبب آشنایی عامه مردم با سرودههای او و از بر کردن اشعار اوست.
او هرگز سخنسرایی مداح نبود و به دربار شاهان روی خوش نشان ندادو این از گفتهخودش پیداست :
به عمر خویش مدح کس نگفتم ….. دری از بهر دنیا من نسفتم
عطار اثرگذاری بسیاری بر بزرگان زمان خود و پس از خود داشته است. مولانا از بزرگترین شاعران و عارفان، علاقهمند به عطار بود و در بلندی مقام او چنین سروده است:
هفت شهر عشق را عطار گشت ….. ما هنوز اندر خم یک کوچهایم
مجسمه عطار نیشابوری در مشهد ساخته نادر قشقایی
آثار منظوم
• ديوان اشعار که بیشتر درونمایه عارفانه و صوفیانه دارد شامل غزليات و قصايد است
• مثنويات : اگرچه نامیترین مثنوی او منطقالطیر و داستان سیمرغ است اما آثار دیگری چون الهي نامه، که سرشار از داستانهای کوتاه و بلنداست، اسرار نامه، مصيبت نامه، وصلت نامه، بلبل نامه، بي سر نامه، جواهرالذات، حيدر نامه، مختار نامه، خسرو نامه، اشتر نامه و مظهر العجايب از دیگر مثنویهای او هستند.
• مختارنامه: مجموعه رباعیات
آثار منثور
يكي از معروفترين اثر منثور عطار تذكرة الاولياست كه به معرفي ۹۶ تن از بزرگان و عرفاي صوفيه پرداخته است. دیگر کتاب نثر او اخوان الصفا است.
فهرست گفتارها
گزیدهای از منطقالطیر
مجمعی کردند مرغان جهان ….. آنچ بودند آشکارا و نهان
جمله گفتند این زمان در دور کار …… نیست خالی هیچ شهر از شهریار
چون بود کاقلیم ما را شاه نیست ….. بیش از این بی شاه بودن راه نیست
یک دگر را شاید ار یاری کنیم ….. پادشاهی را طلب کاری کنیم
زانک چون کشور بود بیپادشاه ….. نظم و ترتیبی نماند در سپاه
پس همه با جایگاهی آمدند ….. سر به سر جویای شاهی آمدند
منطق الطیر، آغاز کتاب
زرینکوب، عبدالحسین، صدای بال سیمرغ، نشر سخن
عطارنیشابوری، فریدالدین ، منطق الطیر، تصحیح محمد رضا شفیعی کدکنی، نشر سخن
نفیسی، سعید: ۱۳۸۴، زندگینامه عطار، نشر اقبال