فروردینست و روز فروردین ….. شادی و طرب را کند تلقین
چیستی
واژهی فروردین از فروهر و -ین پسوند جمع در فارسی میانه اشکانی ساخته شده است و فروردینگان نخستین جشن ماهانه ایرانیان است که به آن فرودگ نیز گفته میشده است. از آنجا که آخرین آفرینش در اساطیر ایران آفرینش انسان است که با نام گاهنبار هَمَسپَهمَدیم به چم (معنی) حرکت همهی سپاه جشن گرفته میشود، ماه نخست سال که زمان بازگشت فروهر درگذشتگان و یادآور پایان آفرینش و به نوعی بازآفرینی آفرینش است، به نام آنها خوانده شده است. نوزدهم هر ماه نیز در گاهشماری ایرانیان باستان فروردین روز نامیده شده است. فروردین روز از ماه فروردین جشن بزرگداشت فروهر درگذشتگان است.
گل بستان افروز که امروز تاج خروس نامیده میشود به این روز تعلق دارد.
فروهر یا فروشی
: در اوستا fravaSi iSavarf ودر فارسی میانه fravahr
در اندیشه ایرانیان باستان انسان دارای یک بعد جسمانی یعنی همان تن و یک بعد مینوی است که بعد مینوی از ۵ گوهر تشکیل شده است: بوی( حواس پنجگانه) اَهو( نیروی زیست) روان( مسئول انتخاب کردار و گفتار و اندیشه) دئنا( وجدان) و فروهر( خودِ آسمانیِ انسان). در این میان فروهر نیرویی است ایزدی که در وجود هر موجود نهاده شده است و با ارزشترین بخش وجودی موجودات است که برای رهبری و راهنمایی آنها به سوی کمال، برکت بخشی و نیز نگهبانی به او رسیده است و پس از مرگ پاک و درست نزد اهورامزدا باز میگردد. خویشکاری دیگر این ذره هستی بخش اهورا که در وجود موجودات به امانت سپرده شده است، یاری رساندن به آنها در پاسداری از نظم جهان است. خویشکاری چندگانه فروهر در زمینه دفاعی، برکت بخشی و همکاری در نگهداری جهان سبب شده تا مردم نیاز به پشتیبانی او را حتی پس از مرگ نیز حس کنند؛ از سوی دیگر دلتنگی برای درگذشتگان نیز فراموش نشدنی است، از همین رو در اندیشه ایرانیان فروهر درگذشتگان، سالانه یک بار، پیش از نوروز برای سرکشی از بازماندگان به جهان مادی بازمیآید و پس از گذران چند هفته در جهان زندگان نزد اهورا باز میگردند. اگر در دورهی حضور فروهرِ درگذشتگان، بازماندگانشان زندگی روزمره شادی را بگذرانند، پس از بازگشت، برای آنها فزونی و خرسندی و نیکبختی از اهورا میخواهند. ریشه این باور در دستور دینی زرتشت است که بزرگترین خویشکاری انسان شاد زیستن و شاد کردن دیگران است. بنابراین اندوه و گریه و زاریِ زیاد برای درگذشتگان ناپسند است.
فروهر در ادبیات پیش از اسلام
در بخش نخست گاهان که سروده خود زرتشت است نشانی از فروهر دیده نمیشود اما در بخش دوم گاهان که از بقیه اوستا قدیمتر است به فروهر اشاره شده است: ما اهورامزدا و فروهرهای مردان و زنان نیک را میستاییم. و سپس در یشتها و به طور خاص در فروردین یشت در مورد آن گفتارهایی آمده است.
فروردین یشت مخصوص فروهر است و در جای جای آن به نقش آنها در پاسداری از همهی جهان و آفریدگانش و نیز یاری ایشان به اهورامزدا در آفرینش از جاری شدن آبها، زایش انسان از مادر، انسان و جانورِ خوب، آفرینش آسمان و زمین تا ایستادگی در برابر فرمانروایی دروغ اشاره کرده است.
در ادبیات فارسی میانه نیز بسیار از فروهر سخن رفته است. در کتاب شایست و نشایست آمده است که خوراک جشن فروردینگان، نان درون (نان مقدس) است؛ در بندهشن در توصیف فروهر آمده است که: فروهر، آن که پیش هرمزد خدای است. بدان روی چنین آفریده شد که در دوران اهریمنی، چون مردم میرند، تن به زمین، جان به باد، آیینه به خورشید، روان به فروهر پیوندد، تا ایشان را توانِ میراندن نباشد، نیز در بندهشن آمده است که پیش از آنکه اهورامزدا به گونهی مادی جهان را بیافریند با فروهرها همپرسی کرده است و فروهر سوشیانس آخرین فروهری است که به زمین فرود آمده و صورت مادی به خود میگیرد.
میتوان اینگونه اندیشید که باور به فروهر، بدون برداشتِ نامش، وارد دین یهود و سپس دیگر ادیان سامی شده است.
یسنا- هات۱- بند۱۱
فروهر در ادبیات دوره اسلامی
ابوریحان و گردیزی هر دو به این جشن اشاره کردهاند. در ادبیات فارسی نیز برخی پژوهشگران اشاراتی غیر مستقیم به این جشن را در داستان هفت پیکر نظامی دیدهاند اما اشاره مستقیم در شعر مسعود سعد سلمان آمده است:
فروردینست و روز فروردین ….. شادی و طرب را کند تلقین
ای دو لب تو چو می مرا می ده ….. کآن باشد رسم روز فروردین
بر یاد خدایگان شه عالم ….. کآراسته زوست ملک داد ودین
سلطان ملک ارسلان دریا دل ….. کیخسرو رسم و کیقباد آیین
دولت چو دعای ملک او گوید ….. بر چرخ کند فریشته آمین
آیین
از آنجاییکه این جشن به فروهر درگذشتگان پیوند خورده است، با بازدید از آرامگاه و بخشش خوراک و میوه همراه است. سیر و سِداب، سیرُگ، آش از خوراکیهای این جشن است که با خواندن آفرینگان همراه است.
در دین زرتشتی سوگواری وجود ندارد پس در این جشن روان درگذشتگان را در شادی خود شریک میکردند.
فهرست گفتارها
برآمد
این جشن جزو جشنهایی است که کاملا رنگ دینی دارند و شاید به همین دلیل است که در متون غیر دینی کمتر نشانی از آن دیده میشود.
فروردینگان فرصتی است برای زنده نگه داشتن یاد و خاطره درگذشتگان و تحکیم پیوندهای خانوادگی همراه با جشن و شادمانی. آداب و رسوم مربوط به این جشن زرتشتی است، اما ریشه در باورهای فراموش شدهی همهی ایرانیان دارد که شادمانی بخش جدایی ناپذیر آن بود. خواست دیرینه و همیشگی انسان به جاودانگی و نپذیرفتن نابودی پس از مرگ، باور به بازگشت فروهر نیاکان و درگذشتگان را با باور به نقش پاسداری و نگهبانی فروهر از جهان و نیاز ما به این پشتیبانی گره زده است و این جشن بازمانده باورهای حاصل ازین پیوند است.
بهار، مهرداد: ۱۳۷۵ ، پژوهشی در اساطیر ایران، انتشارات آگاه
بهار، مهرداد: ۱۳۸۰، بندهشن، انتشارات توس
پورداوود، ابراهیم: ۱۳۷۷ ، یشتها، انتشارات اساطیر
پورداوود، ابراهیم:۳۸۰، یسنا، انتشارات اساطیر
سلمان، مسعود سعد: ۱۳۸۴، نشر نگاه
شاهرخ، ارباب کیخسرو: ۱۳۸۱، زرتشت پیامبری که از نو باید شناخت، انتشارات جامی
گردیزی، ابوسعید: ۱۳۶۳، تاریخ گردیزی، تصحیح عبدالحی حبیبی، انتشارات دنیای کتاب
گلدنر، کارل. فردریش: ۱۳۸۱، اوستا کتاب مقدس پارسیان، پیشگفتار ژاله آموزگار، نشر اساطیر