گاهنبار چیست؟

در اینجا اطلاعات کامل و علمی از گاهنباران را خواهید خواند

دین ساخته‌ی ذهن مردمان است بر پایه‌ی جغرافیا و نیاز اجتماعی مردمان در زمانی خاص. نزد ایرانیان، جهان مادی، نیک و شایسته‌ی گرامی‌داشت است، زندگی ایرانیان پیوند ناگسستنی با طبیعت دارد و حافظه‌ی تاریخی او اهمیت پاسبانی از چهار آخشیج آب و باد و خاک و آتش، برای گذران زندگی را به یاد دارد و زندگی انسان ایرانی همواره در پیوند با جشن و شادی و پایکوبی بوده است، از این رو، در پیوند با آفرینش، اندیشه‌ای پیش از زرتشتی وجود دارد که شادی برای مردم آفریده شد، آنگونه که در بسیاری از کتیبه‌های دوران هخامنشی بند آغازین اینگونه است:

خدای بزرگ است اهورامزدا که آن آسمان را آفرید، که این زمین را آفرید، که مردم را آفرید، که شادی را آفرید برای مردم.

گاهنبار چیست:

برپایه‌ی ادبیات دوره‌ی ساسانی، از آغاز تا پایان آفرینش زمانِ اسطوره‌ایِ دوازده هزار ساله است که به چهار دوره‌ی سه هزار ساله تقسیم شده است. در دوران نخستین جهان مینوی و سپس جهان مادی آفریده شده است و سه هزاره دوم آغاز آفرینش گیتی است، اهورامزدا در یک سال و در ۶ نوبت، پیش‌نمونه‌های مینوی را آفریده است: آسمان، زمین، گیاه، جانور و انسان و پس از پایان هر مرحله از آفرینش دوره‌ی ۵ روزه درنگ است که به جشن‌های گاهنبار معروفند. دیدگاه دیگری نیز وجود دارد که بر پایه‌ی آن اگرچه گاهنبار منشا آشکار دینی دارد اما اگر چمِ (معنی) نامِ هر کدام را پیش چشم داشته باشیم، روشن است که گاهنبارها ۶ تاریخ، برای شکل‌دهی به یک سال خورشیدی بودند، میدیوزرم میانه بهار؛ میدیوشم، میانه تابستان و هنگامِ درو گیاهان،؛پدیشهه، هنگام گردآوری خرمن؛ ایاثریم، به معنی بازگشت به خانه و هنگام بازگشت چوپانان از چراگاه تابستانی؛ مدیاریم، میانه سال یا میانه آرامش و پایان کار کشاورزان و دامداران و همسپهمدیم که پیش از آغاز بهار است. براین پایه، دیرینگی این جشن‌ها را به گاهشمار مزدیسنایی و پیش از پذیرش گاهشمار دینی می‌دانند؛ زمانی که تابستان ۷ ماه و زمستان ۵ ماه بوده است. دیدگاه سوم پایه‌ی اسطوره‌ای دارد و زمان پیدایش گاهنبار را به زمانی بسیار پیشتر از دو نگرش قبلی می‌رساند، در متن صد در نظم، پیدایش جشن‌های گاهنبار در دوران پیشدادی و در پادشاهی جمشید دانسته شده است:

بدان کاین گهنبار ای مرد راه ..... نهاده‌ست جمشید ای نیکخواه
نموده به جمشید دادار این ..... که جمشید را سفره بود این‌چنین

Jamshid Faghr

در این داستان آمده است که راه و رسم جمشید شاه اینگونه بوده است که هرگاه بیگانه‌ای به در خانه او می‌آمد بدون پرسیدن از نام و نشانش او را سیر می‌کرد، روزی دیوی در پیکر آدمی بر در خانه او آمد پس از آنکه به آشپزخانه رفت هر آنچه بود حتی خوراک جمشید را خورد. جمشید دستور داد که گاوان نر را برای مرد پختند ولی دیو را سیری نبود و به شاه گفت اگر مرا سیر نکنی در دنیا پر گفتگو می‌شود که در آشپرخانه جمشید شاه حتی برای سیر کردن یک مرد هم خوراک نبوده است. پس از درخواست جمشید از اهورا برای یاری رساندن به او، بهمن امشاسپند بر جمشید ظاهر شد و دستوری خاص برای پخت گوشت گاوی سرخ با سرکه‌ی کهنه و سیر و سداب داد که باید با یاد و نام اهورا از دیگ برون شود. دیو پس از خوردن تکه‌ای از آن گوشت گریخت و ناپدید شد. از آن پس جشن گاهنبار همراه با بخشش و گشایش کار مردم پایه‌گزاری شد و در دوره‌ی خشکسالی و قحطی نیز کشتن گاو سرخ مو و پختن آن با سرکه و سیر و سداب و خوردن آن با شراب، راهِ رهایی از این بلا است:

گهنبار ازآن روز بنهاده‌اند ..... در خیر بر خلق بگشاده‌اند
اگر تو بکوشی به خیری چنین ..... بیابی ز دادار اورمزد دین
چو پیش آمدی قحطی پیش ازین ..... بکشتند گاوی به شکلی چنین
به سرکه بپختی به شیر و سداب ..... بکردی و خوردی برای شراب
شدی تنگی و قحطی از دهر کم ..... به نام خدایی که دارد کرم

Jamshid Faghr

آیین

از آنجایی که این جشن دیرینه، بعدها توسط پیروان زرتشت نیز گرفته شده است، چون دیگر جشن‌های دینی یزش‌خوانی بخش مهمی از آن است. این جشن در سپیده‌دم نخستین روز از گاهنبار در محل آتش بهرام برپا می‌شود، اما در شهرهایی مانند یزد که زرتشیان معماری سنتی را حفظ کرده‌اند در خانه‌ها‌یی که پِسکَم مَس دارند نیز برپا می‌شود چرا که سفره گاهنبار باید در این بخش از خانه برپا شود. در ساخت خانه‌های سنتی زرتشتیان یزد الگوی چهارتاقی در حیاط نیز وجود دارد که به آن چهار بخشی یا چهار پسکم( صفه) گویند. اتاق پسکم‌مس همان ایوان بزرگ است که کاربرد آن برگزاری مراسم دینی چون نماز و اوستا خوانی و گاهنبار است و بلندترین در میان چهار پسکم و رو به خورشید است. نوشیدنی مخصوص این جشن‌ها " پراهوم" است که از سابیدن گیاه هوم با آب در هاون برنجی به‌دست می‌آید، لُرک مخصوص گاهنبار با اندکی تفاوت از دیگر جشن‌ها شامل خرما، سنجد، کشمش، بادام، گردو، برگه و انجیر خشک است که روی آن انار یا سیب و چند شاخه گیاه مورد قرار می‌گیرد. سیر و سداب و نان یا دیگر خوراکی‌های این جشن هستند. اما، آنگونه که گفته شد گاهنبار پیشتر جشنی هم‌پیوند با زمین و سپاس از اهورامزدا برای بخشش‌هایش به انسان بود واگرچه بیشتر دانسته‌ها از این جشن به دوران ساسانی باز‌ می‌گردد و از آیین‌های پیشین آگاهی در دست نیست؛ برپایه‌ی آنچه از جشن‌های ملی دیگر می‌دانیم، می‌توان اینگونه اندیشید که جشن‌های گاهنبار نیز در طبیعت یا در میدان شهر، همراه با بخشش به بینوایان و با شادیِ حاصل از گردآوری محصولات کشاورزی یا فزونی دام و گله و به پاسِ فزونیِ همه‌ی بخشودها‌ی اهورا برگزار می‌شده است.

Jamshid Faghr

گاهنباران

در ادامه برای مطالعه هر یک از گاهنباران ، بر روی یکی از کارت های زیر کلیک کنید

مِدیوزرم

مِدیوزرم

جشن آفرینش آسمان، پانزدهم اردیبهشت‌ماه

بیشتر بخوانید
مَیدیوشِم

مَیدیوشِم

جشن آفرینش آب، پانزدهم تیرماه

بیشتر بخوانید
پَـیته‌شَـهیم

پَـیته‌شَـهیم

جشن آفرینش زمین، سی‌ام شهریورماه

بیشتر بخوانید
 اَیاسرِم

اَیاسرِم

جشن آفرینش گیاه، سی‌ام مهرماه

بیشتر بخوانید
میدیارِم

میدیارِم

جشن آفرینش جانوران، بیستم دی‌ماه

بیشتر بخوانید
هَـمَـسپَـتمَدُم

هَـمَـسپَـتمَدُم

جشن آفرینش انسان، آخرین روز سال انباشته

بیشتر بخوانید

برآمد:

گاهنبار که در اوستا (یایریَه) به معنی سالی/ فصلی نامیده می‌شود، بر پایه‌ی نامش جشن‌های فصلی یا سالیانه هستند که به نام چَهره گاهنبار نیز خوانده می‌شوند. در پهلوی گاهان‌بار یا گاسان‌بار است به چمِ( معنی) گاه‌ها و فصل‌های به ثمر و بار آمدن.
بر پایه‌ی داده‌های نوشتاری، از اوستا تا ادبیات پهلوی و گزارش‌های پس از اسلام از گاهنبار، می‌توان اینگونه اندیشید که از آنجایی‌که ویسپرد( بخشی از اوستا) ستایش همه‌ی ردان مینوی و جهانی است و جشن‌ها، خود سپاس از بخشش‌های ایزدی هستند، گاهنبار‌ها نیز نخست جشنی برای سپاس از اهورا به شوندِ رویدادی خوب، وابسته به شیوه‌ی زیست ایرانیان و در پیوند با زمین بودند و سپس در دوره ساسانی و با پیدایش آیین‌هایی چون زروان و ساخت اساطیر آفرینش بر پایه‌ی آموزه‌های زروانی، گاهنبار را جشن‌های فصلی هنگام پیدایش یکی از آفریدگان اهورامزدا دانستند. زادسپرم یکی از متونی است که با خوانش آن می‌توان به زروانی بودن این اسطوره پی برد؛ در این متن آمده است که اهورا آفرینش را تن‌دار( مادی) در گیتی آفرید، نخست آسمان، دوم آب، سوم زمین، چهارم گیاه، پنجم گوسفند، ششم مردم و آتش در همه پراکنده بود، زمان آفرینش هرکدام ازین شش سرشت به اندازه‌ی مژه برهم زدنی بود؛ اما در ادامه اینچنین آمده است که زروان توانا بود که آفرینش اورمزد را حرکت بخشد بی آنکه آفرینش اهریمن را به حرکت درآورد، زیرا اصل یکی دیگری را زیان‌رسان و متضاد بود، اما اینگونه نکرد و یورش اهریمن به آفریدگانِ اهورا آغاز شد.

کتاب نامه:

  • آموزگار، ژاله:۱۳۷۴، تاریخ اساطیری ایران، انتشارات سمت
  • بهار، مهرداد: ۱۳۸۰، بندهشن، انتشارات توس
  • پورداوود، ابراهیم: ۱۳۸۰، یسنا بخشی از اوستا، نشر اساطیر
  • پورداوود، ابراهیم: ۱۳۸۰ خرده اوستا نشر اساطیر
  • راشد محصل، محمد تقی:۱۳۸۵، وزیدگی‌های زادسپرم، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
  • کریستین سن، آرتور: ۱۳۸۳، نخستین انسان و نخستین شهریار، مترجم ژاله آموزگار و احمد تفضلی، نشر چشمه
  • مزداپور، کتایون: ۱۳۸۲، زرتشتیان، دفتر پژوهش‌های فرهنگی
  • منوچهرپور، منوچهر:۱۳۷۷، بدانیم وسربلند باشیم، نشر فروهر
  • نیکنامُ کوروش: ۱۳۸۵ از نوروز تا نوروزُ نشر فروهر
  • نوشتار از:

    دکتر پروین پورمجیدیان
    پژوهشگر فرهنگ و زبان‌های باستانی ایران

    ×
    ارتباط با ما حریم خصوصی
    کانالها تبدیلگر سرآغازها گاهنامه گاهشمار

    Subscribe now and receive free updates for lifetime.