۲۶ خرداد

روز ملی شیر و خورشید

ای پرچم خورشید ایران …. پرتو افکن بر روی این جهان

چیستی

بیست و شش خرداد زادروز مجیدرضا رهنورد، جانباخته خیزش سراسری مردم ایران در سال ۱۴۰۱ است. یکی از شکنجه‌هایی که در زندان با آن روبرو شد، به دلیل خالکوبی نشان شیر و خورشید بر ساعد دستش بود که نشان از گرایشات ملی‌گرایانه او داشت. او در وصیت نیز بازماندگان را از سوگواری مرسوم در میان مسلمانان بازداشت و آنها را به شادی فراخواند. از همین رو پس از کشته شدن این جوان ملی‌گرا، زادروزش به یاد نشان شیر و خورشید که بر دست داشت، روز ملی شیر و خورشید نام گرفت.

خورشید در ایران

در ایران همچون بسیاری تمدن‌های دیگر خورشید زندگی‌بخش و گاه آفریننده جهان شناخته شده وپیشینه‌ی  پرستش خورشید با نام‌های گوناگون، در جایگاه خدای بزرگ و گاه همکار و یاور خدایی دیگر در بسیاری کشورها دیده می‌شود.
در اوستا hvar ( هور) همراه با صفت xCa?Ta به معنی درخشان، در فارسی میانه به xwarCEd و سپس در فارسی نو به خورشید دگرگون شد. واژه‌ی هور که گاه به معنی خورشید به‌کار می‌رود بازمانده از صورت اوستایی واژه است.
نامیرایی، نور و سود بسیار در کشاورزی، سبب شد تا خورشید همواره نزد هندواروپاییان و مردمان میان‌رودان مورد ستایش و احترام باشد. اینکه در گاهان از خورشید به عنوان چشم اهورا یاد شده است، نشان می‌دهد که تا هزاره یکم پیش از میلاد هنوز پرستندگان بسیاری داشته است. در خورشید یشت، با صفت اسب تیز رو آمده‌است و از برآمدن خورشید، زمین و همه‌ی آب‌های دریا و رود و هرآنچه آفریده‌ی سپندمینو است، پاک می‌شوند.
در ادبیات پهلوی، ایزد خورشید همکار مهر در نگهبانی از جهان است و پاسداری از جهان در روز را برعهده دارد.
خورشید در یافته‌های باستان‌شناسی:
خورشید در همه‌ی تمدن‌های کهن جهان، یکی از نخستین ستودنی‌ها بود و نقش آن  بر بسیاری از آثار فرهنگی، به شکل یک گوی با پرتوهایی به شکل‌های متفاوت به‌جا مانده است که کهن‌ترین آنها سفال‌ها هستند. بر بسیاری از آثار هزاره دوم پیش از میلاد به بعد در ایران، مانند مهر یافت شده از تپه حسنلو یا  ظرف سفالین تپه سیلک کاشان یا سنجاق برنزی لرستان، خورشید بر پشت دو جانور اسب یا شیر جای گرفته است. بعدها این نشان بر درفش اشکانیان و بر بالای تاج شاهان هخامنشی جای گرفت.

نشان شیر در ایران باستان

باوری کهن در میان مردمان سراسر دنیا وجود داشت که بر پایه‌ی آن نیروی حیوانات با همه‌ی ویژگی‌های آن در جهان مینوی نیز وجود دارد و می‌توان از ویژگی‌های نیک آنها برای پاسبانی و نیز جنگ استفاده کرد. این اندیشه در ایران باستان، به دین زرتشتی وارد شد به‌گونه‌ای که برای تصویر‌سازی ایزدان گاه آنها را در چندین پیکر توصیف می‌کردند نمونه آن ایزد بهرام است که از میان جانوران در پیکر ورزا، اسب، شتر، گراز، شاهین، میش نر دشتی، بز نر دشتی ظاهر می‌شود، چرا که بهرام ایزد پیروزی است و گونه‌های مختلف نیروهای طبیعی حیوانات که برای پیروزی مورد نیاز است، در او وجود دارد. حتی گاه نشان کوچکی از یکی از این جانوران می‌تواند پشتیبانی ایزد بهرام در جنگ را به‌همراه داشته باشد، پر شاهین یکی از این نمادها است که در اساطیر در داستان زال پر سیمرغ همین نقش را دارد و اگرچه ساختار داستان بر این گونه است که با سوزاندن پر سیمرغ ظاهر می‌شود، باور نهفته در این داستان به آنچه گفته شد بازمی‌گردد. نماد و نشان جانوران در درفش ارتشتاران و پهلوانان ونیز در نقوش برجسته دروازه‌ی کاخ‌ها همگی به همین باور باز می‌گردد و گاه نیاکانمان پا را فراتر نهاده، موجودات اسطوره‌ای ترکیبی همچون شیردال را خلق کرده‌اند تا از پشتیبانی، شیر و عقاب و ورزا همزمان بهره‌مند باشند.
شیر حیوانی آشنا برای مردمان فلات ایران بود. نقش شیر بر درفش، مهر و سکه، نقش برجسته و دیوارنگاره، ظروف فلزی و سفال، برگستوان اسبان و زره  و غلاف خنجر سربازان، گردنبد و زردوزی پارچه، نقش قالی و کاشی، در سراسر دوران فرهنگی ایران زمین، دیده می‌شود؛ گاه به عنوان نماد دلیری و شجاعتِ  پهلوانان و جنگاوران و یا شاه، بر مهرها و جنگ‌افزارها و درفش‌ها نقش بسته است و گاه به‌عنوان نیرومند‌ترین حیوان برای نشان دادن توانایی و دلیری فردی برجسته، شکست‌خورده و اسیر به نمایش در‌می‌آید. گاه چون نقوش سنگی تخت‌ جمشید گاو را شکار می‌کند و مژده رسیدن بهار را می‌دهد و گاه چون نگهبانی نشسته از سنگ است بر راه همدان و نیز گاهی با دمی برافراشته پاسبان است بر کاشی‌کاری دیوار کاخ شوش. چرا که ایران سرزمین شیران بود و امروز سرزمین شیر‌ زنان و شیر مردان است.

پیوند شیر و خورشید پیش از اسلام:

یکی از کهن‌ترین نمودهای شیر و خورشید در سنگ‌نگاره‌ای مربوط به هیتی‌ها از سده‌ی نهم پیش از میلاد است که خدایان خورشید و ماه بر پشت شیر نشسته‌اند. می‌توان این‌گونه اندیشید  که این نشان نه یک نشان رسمیِ حکومتی بلکه نشانی در دستگاه دینی خدایان یا در پیوند با درون‌مایه‌های نجومی باشد.

سنگ‌نگاره‌ی هیتی، سده ۹ پیش از میلاد

سنگ‌نگاره‌ی هیتی، سده ۹ پیش از میلاد







نمایش دیگر شیر در کنار خورشید از دوره اردشیر هخامنشی است که ایزدبانو  آناهیتا  با لباس و تاج پارسی بر پشت شیری ایستاده است و در پشت سرش پرتو خورشید دیده می‌شود. شیوه‌ی تصویر او همانند ظهور ایشتار ایزد بانوی میان‌رودانی، سوار بر شیر در برابر شاه است.( حیوان وابسته به ایشتار شیر است.) اگرچه برخی الگوی این مهر را برگرفته از هنر آشور می‌دانند اما نباید فراموش کرد که پیوند مهر و آناهیتا در ایران پیشینه‌ی دیرینه دارد و شیر نمادی از مهر است همان‌گونه که چهارمین مرتبه از مراحل هفتگانه دین مهر به نام شیر است.

مهر هخامنشی موزه لوور

مهر هخامنشی موزه لوور



دیگر بار  شیر و خورشید باهم در یکی از ساتراپ‌های هخامنشی از دوره داریوش سوم یافت شده است. مازه ساتراپ کیلیکیه در سال ۳۶۲ پیش از میلاد، از این سکه برای پرداخت مزد سپاهیان و هزینه کشتی‌ها استفاده می‌کرده است.

سکه مازه

سکه مازه

نشان شیر و خورشید پس از اسلام

نشان شیر و خورشید آنگونه که گفته شد، نمادهای اساطیری کهن را در خود دارد که پس از اسلام، در هر دوره در پیوند و هماهنگی با باورهای دینی شاهان و مردمان تفسیری دگرگون شده است و در کهن‌ترین این پردازش‌های نوین با ستاره‌شناسی پیوند یافت.
خاستگاه نجومی شیر و خورشید
ستاره شناسان باستان ۱۲ برج آسمانی را میان هفت جسم آسمانی از جمله خورشید تقسیم می‌کردند و هر یک یا دو برج را ویژه یکی از اجسام آسمانی می‌پنداشتند. به همین ترتیب ستاره شناسان مسلمان برج شیر یا اسد را خانۀ خورشید می‌دانستند و سروده‌ها و نوشته‌های بسیاری از آنان به این نکته اشاره شده است. این باور از بابل به ایران رسیده است، نخست در اندیشه‌های زروانی نمود یافت و بعدها  در دوران اسلامی از ستاره‌بینی به آثار هنری وارد شد و از مصر تا آسیای میانه را فراگرفت.
شاعران ایران هم بدین معنی آشنا بوده و گاهی در شعرهای خود به آن اشاره کرده‌‌اند. قطران تبریزی درباره رفتن پادشاه آذربایجان به دیدن پادشاه گنجه  و مدح  شاه ابوالحسن و شاه منصور می‌گوید:
اگر بخانه شیر آمده است شید رواست …… بدآنکه خانه شید است شیر بر گردون

کنون که گشت دو خسرو بیکدگر موصول ….. کنون که گشت دو کوکب بیکدگر مقرون

دیوان اشعار- قصاید
پس از اسلام نشان شیرو خورشید بار دیگر در سال ۴۰۰ هجری بر روی ظروف فلزی و سفال پدیدار گشت اما اگر سکه و درفش را نشانِ  پذیرشِ رسمی این نماد از سوی شاهان و حاکمان بدانیم، آنگاه یکی از کهن‌ترین داده‌های تاریخی با نقش شیر و خورشید سکه نقره از کیخسرو بن قباد  پادشاه سلاجقه روم در قرن هفتم هجری قمری است. گرچه در کتاب مختصر الدول ابن عربی، داستانی عاشقانه برای نقش خورشید بر سکه روایت شده است که در آن خورشید نماد دختری است که شاه دلداده‌ی او بود، اما حتی اگر این روایت را یک افسانه بدانیم، درنقش این سکه شیر شاه است و طلوع خورشید از پشت سر شاه نوید بخش برآمدن روز نو و روشنایی در پرتو پادشاهیِ شاه است.

کیخسرو قباد سلجوقی نقره

کیخسرو قباد سلجوقی نقره



نمونه کهن‌تر از آن سکه‌ای ضرب ایروان، با تاریخ ۶۱۱ هجری با این نگاره است ونمونه دیگر از این نقش بر روی سکه مسین از دوره اولجایتو( سلطان محمد خدابنده).

دوره تکامل بعدی در این نقش به زمان صفویان می‌رسد خورشید نیم دایره به پشت شیر چسبیده است
خورشید به تنهایی در درفش شاه اسماعیل دیده می‌شود اما، شاه تهماسب یکم نخستین بار در دوره صفوی این نشان را بر سکه خود ضرب کرد و به گفته مورخان شیر شاه است و خورشید ماه فروردین است که زادروز شاه است. بعدتر در دوره شاه عباس نقش شیر و خورشید  بویژه بر سکه‌های مسین، فراوانی بیشتری پیدا کرد آنگونه که در شعر شاعران نیز بدان اشاره شده است،  اما هنوز از نظر اندازه خورشید یا حالت دم و جهت سر شیر، شکل ثابتی پیدا نکرده بود.

سفر محمد رضا بیک  به عنوان فرستاده دربار سلطان حسین به دربار فرانسه در سال 1715، در کتابی همراه با تصاویر روایت شده است. در تصاویر این کتاب پرچمی که بر بالای سر بیک تصویر شده، پرچم شیر و خورشید است.
پس درباره خورشید در پرچم صفویان سه اندیشه وجود دارد یکم: دیدگاه ستاره‌شناسی که شیر را جفت زمینی خورشید می‌داند. دو دیگرآنکه، خورشید نماد جمشید شاه اسطوره‌ای ایران است که شاهی فرهمند بود پس خورشید می‌تواند استعاره از فر کیانی باشد که همان بخشیدن پادشاهی از سوی خداست و شاهان ایرانی و شیر نماد شیعه بودن صفویان است و سه‌دیگر آنکه خورشید در برابر نقش ماه در پرچم عثمانی است و شیر نماد شیعه بودن صفویان. دیدگاه دیگری نیز وجود دارد که کمتر مورد تایید است و آن اینکه اگر دیرینگی شیر و خورشید را دوره‌ی شاه عباس بدانیم آنگاه گفتار کسروی درست می‌نماید که: شیر نشان ارمنیان و خورشید نشان ایرانیان بوده و شاه عباس یکم پس از برانداختن استقلال ارمنستان این دو نشان را یکی ساخته است.
در دوران افشار و زند  و آغاز قاجار نیز نقش شیر و خورشید با تغییرات اندک و کمی متفاوت بر سکه و درفش و مهر دیده می‌شود تا سرانجام در دوره قاجار از زمان ناصرالدین شاه  به عنوان نشان رسمی ایران در پرچم نقش شد و برای نخستین بار شمشیر در دست گرفت . با این وجود در این زمان نیز در نشان پرچم وزارت خارجه، شیر نشسته دیده می‌شود. اگرچه در کنار آن نقوش دیگری نیز بر سکه ضرب می‌شده است.

مهر نادر شاه بر فرمان‌های سال ۱۱۵۸

مهر نادر شاه بر فرمان‌های سال ۱۱۵۸



در دوره پهلوی در زمان رضا شاه، شیر با چهره واقعی‌تری ترسیم می‌شد و  صورت زنانه خورشید حذف شد و تنها دارای پرتوهایی بود و تاج قاجار نیز با تاج پهلوی عوض شد.  در این زمان شیر و خورشید پرچم ایران در بسیاری از موقعیت‌ها نظیر کاربردهای نظامی، پرچم به‌همراه تاج پهلوی نیز بوده است
شاهان پهلوی تعبیر ایرانی شیر را دوباره رواج دادند، شیر نقشی است که همواره برای شاهان و پهلوانان به سبب پهلوانی و دلاوریشان به‌کار رفته است و ترکیب شاه و شیرهمواره در ادبیات دیده شده است و شاه نیز نزد ملی‌گرایان چون خورشیدی درخشان است که نگهبان وطن است. شیر از خورشید پاسداری می‌کند و شاه از کشور و مام میهن. شیر ایران است و خورشید شاه ایران.
استانداردسازی شیر و خورشید
در تاریخ ۱۴ دی ۱۳۳۶ نشان استاندارد شده‌ای از شیر و خورشید تعریف شد: «نقش شیر و خورشید به رنگ زرد طلایی در وسط پرچم روی قسمت سفید و به گونه‌ای رسم می‌شود که سر شیر به طرف چوب پرچم و شمشیر به‌طور عمودی در دست شیر قرار گرفته و پای شیر به طرف رنگ قرمز باشد. در یک روی پرچم که سر شیر به طرف چپ بیننده است، شمشیر در دست راست شیر است و نگاه شیر متمایل به چپ و دم شیر به شکل حرف S ایتالیک است و یک خم به طرف بالا دارد. در روی دیگر پرچم عکس این وضع خواهد بود؛ یعنی شمشیر در دست چپ شیر است و نگاه شیر متمایل به راست و دم شیر وارونه‌ی‌ حرف S ایتالیک است و شیر و خورشید دو روی پرچم باید برهم منطبق باشد. زیر پای شیر از امتداد شمشیر تا آخرین نقطه‌ی دم شیر خط مستقیمی رسم می‌شود که اگر چه در سال ۱۳۳۷  به روبانی تاخورده  دگرگون شد، بار دیگر خط جایگزین آن شد. سرانجام طراحی‌ای گرافیکی از شیر و خورشید رسمیت یافت و بر اسناد دولتی و پرچم‌ها نقش بست.
تعابیر گوناگون این نشان در درازنای تاریخ، هر چند بستر نیرومندی برای شیر و خورشید به‌عنوان نشان ملی ایران فراهم آورده بود، اما زمینه مناسبی برای چالش این نشان نیز به وجود آورده بود. مجتبی مینوی و حسن تقی زاده،  نشان شیر و خورشید را چون بر آثار سلجوقیان دیده شده، آن را غیر ایرانی دانستند و پیشنهاد دادند درفش کاویان  را جایگزین درفش شیر و خورشید کنند، حال آنکه اگرچه دیرینگی درفش کاویان بسیار بیشتر از نشان شیر و خورشید است اما دیدیم که شیر و خورشید هم نشانی ایرانی است و تنها نماد ناسازگار با روح ایرانیان در این درفش، نقش شمشیر است. نشان شیر و خورشید تا پیش از انقلاب ۱۳۵۷ به‌عنوان نشان ملی ایران باقی‌ماند. در روزها و سالیانِ نخست انقلاب ۱۳۵۷، بسیاری از نشان‌هایی که از نگاه انقلابیون نمادی از حکومت پهلوی به‌شمار می‌رفتند نابود یا ممنوع شدند و نشان شیر و خورشید یکی از آنها بود. در سال ۱۳۸۷ پیشنهادی مبنی بر بازگرداندن سردر شیر و خورشید مجلس ایران صورت پذیرفت. اما با وجودی که این کار با استقبال افکار عمومی همراه بود، این شیرها پس از دو روز دوباره به زیر کشیده شد.

 

 

 

فهرست گفتارها

برآمد

درباره پیشینه‌ی شیر و خورشید، چه داستان دلدادگی شاه و دختر زیباروی گرجی درست باشد،  چه این نقش را نشانِ امید به روزگاری نو و روشن، در سایه پادشاهیِ شاهی دادگر بدانیم، آنچه در پی دارد این است که این نشان، امید و عشق هر دو را درخود دارد. امید به فردایی روشن در سایه‌ی  دلدادگی مردم به میهن.
شیر و خورشید هر دو هم پیوند ایزد مهر در ایران باستان هستند. خدای پیمان که بر راستیِ هم‌پیمان‌ها داور است و چه زیباست نشان مِهر بر پرچم، نماینده‌ی به پیمان و راست بودن مردمان یک کشور.
سه رنگ درفش شیر و خورشید، سبز است به نشانه خرمی و شادکامی و آزادمنشی مردم ایران، سفید در میانه است به نشانه‌ی آرامش و دوستی و آشتی‌خواهی مردم و سرخ به نشانه دفاع ازهویت ایرانی از زبان تا جغرافیا.
ابوریحان، بیرونی: ۱۳۸۶، آثارالباقیه، ترجمه اکبر داناسرشت، انتشارات امیرکبیر

بختورتاش، نصرت الله:۱۳۸۴، تاریخ پرچم ایران، انتشارات بهجت

( نسخه pdf)
ترابی طباطبایی، جمال، سکه‌های شاهان اسلامی ایران، نشریه شماره ۵، موزه‌ی اذربایجان

پرادا، ایدت: ۱۳۸۳، هنر ایران باستان، ترجمه یوسف مجیدزاده، انتشارات دانشگاه تهران

پورداوود، ابراهیم: ۱۳۸۰، یسنا، انتشارات اساطیر

جدی، محمد جواد: ۱۳۹۲، دانشنامه‌ی مهر و حکاکی در ایران،موسسه تالیف ترجمه و نشر آثار هنری

بهار، مهرداد: ۱۳۸۰، بندهشن، انتشارات توس
بهار، مهرداد:۱۳۷۸، پژوهشی در اساطیر ایران، انتشارات آگاه

گردیزی، ابوسعید: ۱۳۶۳، تاریخ گردیزی، تصحیح عبدالحی حبیبی، نشر ارمغان

www.hermitagemuseum.org

www.britishmuseum.org

www.malekmuseum.org

سرچشمه ها

Picture of دکتر پروین پورمجیدیان

دکتر پروین پورمجیدیان

پژوهشگر فرهنگ و زبان‌های باستانی ایران

نوشتار

ارتباط با ما حریم خصوصی
کانالها تبدیلگر سرآغازها گاهنامه گاهشمار

Subscribe now and receive free updates for lifetime.